من!

من!

من!
من!

من!

من!

شمارش معکوس.

از اول هفته میگه شمارش معکوس شروع شد! و هرشب نوبت یک عدد. 6 روز....5روز....4روز...

و من سر هر بار تکرار این داستان انگار پتکی بر سرم فرود میاد.

دیشب گفت 2روز و من تاب نیاوردم و درجا زدم تو ذوقش!

گفتم بدم میاد...گفتم نمیخوام...گفتم دوست نداشتم کلا این اتفاق بیوفته...و گریه کردم و اون هاج و واج فقط نگاه کرد...

دلم براش سوخت...خیلی زیاد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد